دانلود گزارش کارآموزی و گزارش کارورزی

دانلود جدیدترین پروژه های گزارش کارآموزی و کارورزی دانشجویان

دانلود گزارش کارآموزی و گزارش کارورزی

دانلود جدیدترین پروژه های گزارش کارآموزی و کارورزی دانشجویان

گزارش کارآموزی مرکز آفرینش هنری یزد

گزارش کارورزی مرکز آفرینش هنری یزد

این فایل با فرمت word و آماده پرینت می باشد

 

فهرست مطالب : 

 

مقدمه. ۱

 

اهمیت موضوع. ۱

 

فرهنگسرا Cultural Center. 3

 

پیشینه مراکز فرهنگی… ۵

 

اهمیت تاسیسات فرهنگی ـ اجتماعی… ۶

 

ضرورت مجموعه های فرهنگی… ۷

 

تقسیم بندی فضاهای فرهنگی شهر. ۸

 

الف ) فضاهای فرهنگی محله ای… ۸

 

ب ) فضاهای فرهنگی منطقه ای… ۸

 

ج ) فضاهای فرهنگی شهری… ۹

 

د ) فضاهای فرهنگی فرا شهری… ۱۰

 

مجموعه فرهنگی امام رضا (ع) ۱۰

 

فاز یک : ۱۱

 

فاز ۲: ۱۴

 

فرهنگسرای خاوران.. ۱۵

 

کتابخانه. ۱۶

 

خانه کودک و نوجوان.. ۱۷

 

مشاوره. ۱۷

 

نمایش….. ۱۸

 

انجمن های علمی فرهنگی جوانان.. ۱۸

 

انجمن بانوان.. ۱۸

 

ادبیات… ۱۹

 

خدمات علمی فرهنگی… ۱۹

 

موسیقی… ۲۰

 

فیلم.. ۲۰

 

هنرهای تجسمی… ۲۰

 

خوشنویسی… ۲۰

 

بازار فرهنگ و هنر. ۲۱

 

تحلیل فرهنگسرای خاوران توسط کامران افشار نادری… ۲۱

 

نمونه تطبیقی ( داخلی ) مجموعه فرهنگسرای دزفول.. ۲۶

 

اهداف کلی طرح.. ۲۶

 

اهمیت انتخاب منطقه به عنوان بستر مطالعاتی و طرح.. ۲۶

 

فرهنگ…. ۲۷

 

تعریف فرهنگ : ۲۷

 

سیاست فرهنگی سنتی… ۲۹

 

لزوم ایجاد مراکز فرهنگی… ۲۹

 

۱ـ خودآگاهی فرهنگی… ۲۹

 

۲ـ زمینه های فرهنگی که دخالت در آنها امکان دارد. ۳۱

 

۳ـ شرکت در ایجاد محیط زیست فرهنگی… ۳۲

 

۴ـ شکلهای جدید فرهنگی… ۳۲

 

۵ـ مفاهیم سیاست فرهنگی در ایران.. ۳۳

 

۶ـ گسترش فرهنگ در مورد گسترش فرهنگ باید به دو نکته اساسی توجه نمود: ۳۵

 

۷ـ استفاده از اوقات فراغت در جهت کسب فرهنگ…. ۳۶

 

فراغت…. ۳۷

 

اوقات فراغت…. ۳۷

 

طبقه بندی اوقات فراغت…. ۳۸

 

کارکردهای اوقات فراغت…. ۳۹

 

برخی آثار ونتایج اوقات فراغت…. ۴۰

 

برخی از آثار مثبت اوقات فراغت عبارتند از : ۴۰

 

الف ) اوقات فراغت و بهداشت روانی… ۴۰

 

ب ) اوقات فراغت و تامین سلامت جسمی… ۴۰

 

ج ) اوقات فراغت و توسعه مهارتهای شناختی… ۴۱

 

د ) اوقات فراغت وتعالی شخصیت…. ۴۱

 

هـ ) اوقات فراغت و آسیب پذیریهای اجتماعی… ۴۱

 

و) اوقات فراغت و رشد و توسعه فرهنگی… ۴۱

 

عوامل موثر در برنامه ریزی فراغت…. ۴۲

 

نکات مورد توجه در ایجاد فضای فراغتی… ۴۳

 

فراغت، گردشگری و فرهنگ…. ۴۴

 

نمونه های گوناگون وقت گذرانی… ۴۴

 

نظاره و تماشا ۴۵

 

فعالیتهای صحنه ای… ۴۶

 

نگارش…. ۴۷

 

ریشه واژه هنر. ۴۸

 

معنی هنر در لغتنامه دهخدا ۴۹

 

فلسفه هنر. ۴۹

 

سیر تکاملی هنرهای اولیه. ۵۰

 

در بررسی یک اثر هنری چهار عامل مورد توجه قرار می گیرد: ۵۱

 

آثار هنری دوره پیش از تاریخ مدیون این نظرات مستند است که: ۵۳

 

کلیات هنر. ۵۵

 

نتیجه. ۵۷

 

تجزیه تحلیل انواع هنرها و ارتباط با یکدیگر. ۵۷

 

۱ـ شکل : ۵۹

 

۲ـ تکرار : ۵۹

 

۳ـ تعادل : ۶۰

 

۴ـ تعادل و وحدت: ۶۰

 

۵ـ تضاد: ۶۰

 

۶ـ فرم و طرح صفحه: ۶۰

 

۷ـ اصول طرح: ۶۱

 

۸ـ بافت: ۶۱

 

۹ـ حرکت : ۶۱

 

هنر، هنرمند، اجتماع. ۶۲

 

هنرمند.. ۶۳

 

ارتباط هنر و زمان خلق اثر هنری… ۶۴

 

فضاها و زیر فضاهای مورد نیاز. ۶۶

 

حوزه های فعالیت مجموعه. ۶۶

 

آموزش عملی حوزه هنرهای تجسمی… ۶۷

 

آموزش عملی در حوزه هنرهای نمایشی… ۶۷

 

آموزش عملی در حوزه موسیقی… ۶۷

 

آموزشهای جانبی… ۶۷

 

طبقه بندی عام فضاهای اصلی و فرعی… ۶۸

 

فضاهای آموزشی… ۶۸

 

فضاهای کمک آموزشی (وابسته آموزشی) ۶۸

 

فضاهای رفاهی و خدماتی… ۶۹

 

ضوابط طراحی در گروه فضاهای آموزشی (کلاسها ـ کارگاهها ـ استودیوهای موسیقی) ۶۹

 

مشخصات فضاهای آموزشی… ۶۹

 

کلاسهای تئوری ، اتاقهای آتلیه وکارگاهها ۶۹

 

کارگاهها ۷۰

 

موسیقی… ۷۱

 

کلاسهای موسیقی… ۷۲

 

اتاق اسباب و ادوات موسیقی… ۷۲

 

فضای تجهیزات موسیقی… ۷۳

 

ضوابط طراحی در گروه فضاهای کمک آموزشی… ۷۴

 

کتابخانه. ۷۴

 

تسهیلات مطالعه انفرادی… ۷۴

 

مشخصات فضاهای قرائت…. ۷۵

 

سایر ویژگیهای کتابخانه. ۷۶

 

مختصری درباره کتابخانه های مرجع.. ۷۷

 

فضاهای عملکردی کتابخانه ها ۷۷

 

عناصر اصلی کتابخانه. ۷۹

 

بخش کتب مرجع.. ۸۰

 

کلیات… ۸۰

 

کتابهای مرجع.. ۸۱

 

نشریات ادواری… ۸۱

 

رسانه های دید و شنودی… ۸۱

 

طول قفسه ها وفاصله بین آنها ۸۴

 

طبقات با ۲ عمق… ۸۴

 

روزنامه ها : ۸۵

 

میزها ۸۶

 

یادداشت برداشتن و نوشتن… ۸۶

 

فضاهای مطالعه. ۸۷

 

سالنهای اجتماعات… ۸۹

 

راهروهای سالن نمایش….. ۹۱

 

ورودی و خروجی ها ۹۱

 

پروژکسیون.. ۹۲

 

سرویس بهداشتی… ۹۲

 

زوایای دید و فواصل تماشاچیان.. ۹۳

 

زوایای تابش و فاصله پروژکتور. ۹۳

 

صندلی و نحوه انتظام صندلیها ۹۴

 

نحوه استقرار صندلیها ۹۴

 

تعداد صندلیها در یک ردیف… ۹۵

 

حداکثر تعداد ردیفهای بین دو راهرو عرضی… ۹۵

 

قرارگیری صندلیهای نسبت پرده. ۹۵

 

شیب کف سالن… ۹۶

 

سالن تئاتر و اجتماعات… ۹۶

 

فضاهای مورد نیاز. ۹۶

 

انواع تئاتر بر حسب ظرفیت تماشاچی… ۹۶

 

انواع تئاترها بر حسب نوع برنامه ها ۹۷

 

نمایش فیلم.. ۹۷

 

آکوستیک مناسب…. ۹۸

 

ایمنی سالن… ۹۹

 

راههای فرار. ۹۹

 

صحنه های سیار و متحرک…. ۱۰۰

 

ایمنی صحنه و سالن… ۱۰۰

 

ایمنی در صحنه باز. ۱۰۱

 

ایمنی در پشت صحنه. ۱۰۱

 

تغییر صحنه. ۱۰۱

 

روشهای تغیر صحنه. ۱۰۱

 

انتقال به بالا.. ۱۰۲

 

صحنه گردان.. ۱۰۲

 

کنترل صدا ۱۰۲

 

مشخصات کلی سالنهای تئاتر. ۱۰۴

 

کنترل نور. ۱۰۴

 

انواع تئاترها بر حسب دامنه فعالیتشان.. ۱۰۴

 

تئاتر تجربی… ۱۰۵

 

نمایشگاه. ۱۰۵

 

مشخصات فضاهای اداری… ۱۰۶

 

آمفی تئاتر روباز. ۱۰۷

 

مرکز کامپیوتر. ۱۰۷

 

نمازخانه. ۱۰۸

 

تفکیک و توزیع فضاها در طبقات… ۱۰۸

 

پارکینگ…. ۱۰۸

 

ضوابط فنی و اجرایی… ۱۰۹

 

سازه. ۱۰۹

 

ویژگی سازه سالنهای نمایش….. ۱۱۰

 

بررسی مصالح در ارتباط با سیستم های سازه سالن… ۱۱۰

 

ایمنی از حریق… ۱۱۱

 

نکات ویژه ایمنی از حریق… ۱۱۱

 

سایر مقررات ایمنی از حریق… ۱۱۲

 

تاسیسات… ۱۱۴

 

گرمایش و تهویه مطبوع. ۱۱۴

 

روشنایی… ۱۱۶

 

فاضلاب… ۱۱۶

 

آکوستیک تالارها ۱۱۶

 

کاواک : (رزوناتر) ۱۱۷

 

طراحی تالارها: ۱۱۸

 

فرم. ۱۱۸

 

آکوستیک در تالار کنفرانس….. ۱۱۹

 

آکوستیک در تالار کنسرت… ۱۱۹

 

اصول طرح تالارها (کلاس درس) ۱۲۰

 

تالار اجتماعات… ۱۲۰

 

معرفی طرح.. ۱۲۱

 

ساختاری معماری شهر یزد. ۱۲۱

 

ساختار بافت درونی شهر. ۱۲۲

 

بررسی توزیع جمعیتی شهر یزد : ۱۲۶

 

آمار جمعیت ساکن در نقاط شهری استان یزد در سال ۱۳۷۰٫٫ ۱۲۸

 

جمعیت ساکن در نقاط شهری استان یزد در سال ۱۳۷۱٫٫ ۱۲۹

 

مقایسه جمعیت بین سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۵ میزان نرخ رشد جمعیت در نقاط شهری… ۱۲۹

 

نوجوانان و جوانان و سطوح تحصیلی… ۱۳۰

 

آمار دانش آموزان شهر یزد در سال تحصیلی ۷۶-۱۳۷۵٫٫ ۱۳۲

 

منابع : ۱۳۳

    

 

مقدمه

 

اهمیت موضوع

 

تحولات گوناگون در تاریخ هر مرز و بومی جدای از همه عوامل درونی و بیرونی اش یک واقعیت غیر قابل انکار بوده است. عرصه های گوناگون اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و ... شاهد این دگرگونی با درجات مختلف بوده اند.

 

یک روز در جامعه ای ورود صنعت و ماشین منشا این تحولات بوده و روزگاری شرایط خاص منطقه ای چنین نقشی را ایفا کره است. شهرها و روستاهای مختلف سرزمین عزیزمان ایران، سرد و گرم بسیار چشیده اند و تغییرات بسیاری را تجربه کرده اند. با پیشرفت علم، فن آوری ارتباطات و ... روز به روز تحولات، گسترده تر شده اند و آثار آنها گریز ناپذیر تر نموده اند. چنین تحولات، علتها، چگونگی و تبعات آن بخشی است که شاید راهکارهای مناسبی برای دستیابی به یک هدف مشخص در هر زمینه فعالیتی باشد.

 

ساختار معماری هر منطقه ای هم روند فوق الذکر را داشته است و کما بیش تحولات و دگرگونی هایش منطبق بر مدعای اخیر است. با یک نگاه گذرا اما پر دقت می توان دریافت که بافتهای شهری و اجتماعی شهرهای ایران و به خصوص منطقه فوق ، دستخوش بسیاری از اتفاقات به طور خواسته و یا ناخواسته و مثبت یا منفی گشته اند. سنت، مردم، اعتقادات، اقلیم، امکانات و ... در طول دورانهای مختلف گذشته چهره یک شهر یکدست، متمرکز را تصویر کرده است. که در سایه تمامی همان عوامل بر شمرده شده پاسخگوی تمام جوانب یا لااقل بخش عمده ای از نیازهای زمان خود بوده است.

 

به عنوان مثال سلسله مراتب دسترسی بر اساس مرکزیت اماکن عمومی مثل بازار،مسجد جامع، حسینیه ها و حمام و ... شکل گرفته بود و در نهایت به کوچه ها و در بندها و هشتی و حیاط و اتاقها منتهی می شد، راهکاری بود برای پاسخگویی به تمامی نیازهای فوق.

 

اقلیم سرد بواسطه سازوکارهای اندیشیده شده توسط معماران و استفاده از مصالح بوم آور، رام گشته بود. مسائل اعتقادی و فرهنگی نیز چه در مقیاس بزرگ شهری (مساجد و ...) و چه در مقیاس مسکن شخصی (اندرونی و بیرونی و ...) به شکل مطلوبی پاسخ داده شده بود برای هر پرسش، پاسخ برازنده تراشیده شده بود در هر زمان برای هر سوالی، جوابی در خور (یا لا اقل قابل قبول) اندیشیده می شد که خود پیوستگی دورانها و تحولات آن مورد را رقم می زد. این راهکارها و تفکرات پاسخگو را شاید بتوان در زمره پیشرو ترین های آن دوران قلمداد کرد. اما بنا به دلائل مختلف (انقلاب صنعتی و پس از آن عدم کفایت حکام زمان و ...) دوران شکوفایی در تمام عرصه ها به نوعی از دست این قوم گسیخته شد و به تبع آن مانند مسابقه دوئی که همیشه چشم دیگران به ما که در جلو بودیم دوخته شده بود. حالا چشم به ساق پیشرو سبقت گرفته داریم.

 

به این ترتیب ابتکار عمل و اندیشه به لحاظ عقب افتادگی ناخواسته از دستمان خارج شده و روز به روز شاهد تغییرات تحولاتی بودیم که به علت وجود اندیشه ها و کارهای نوی دیگران ما را نیز تحت تاثیر قرار می داد. اما از آنجا که تحولات پی در پی و رشد پویای همه جانبه افکار، اندیشه ها، فن اوری و ... یکی از اصول همیشگی دورانها بوده است، بی تردید هر مملکت و قومی که به هر علتی نتواند رشد قابل توجه در زمینه ای مختلف داشته باشد نمی تواند تعیین کننده و تاثیر گذار باشد. به عبارتی همزمان باافول تدریجی همه جانبه تواناییها در سرزمین ما و رشد و توسعه جوامع دیگر به خصوص مغرب زمین، تمام فعالیتها و روابط به طور اعم و فرهنگ و هنر به طور اخص تحت تاثیر این موج ایجاد شده قرار گرفت. به طوری که با گذشت هرروز، ماه و سال، شاهد کمرنگ شدن اصالتهاو هویتهای خویش بودیم. علت نیز کاملا مشخص است، وقتی توان و مایه اصلی به هر علت و دلیلی وجود نداشته باشد توانایی مقابله با مایه ها و حرفها و توانهای شاید بد، اما اندیشیده شده نیز نخواهد بود. مانند بسیاری از ورزشها ما نیز در این شرایط حالت دفاع آن هم از نوع بدش را داشتیم، دفاع بازی که هر بار بازتر و بازتر می شد.

 

بعضا هم اگر مقابله ای می کردیم که یا شاید قدرتمان کمتر بوده و شاید چون اندیشه خاصی نداشتیم بزودی زود از صحنه خارج شدیم به این شکل در بسیاری از زمینه ها ما مصرف کننده تولیدات و ابتکارات دیگران شدیم. تجربه و تحقیق نشان داده است که در طی این روند خواسته یا ناخواسته ملتهایی از نوع و درجه ملت ما هر جا که اندیشه ها و فکر برتر و طبیعتا عمل مناسب تر در آستین داشته اند موفق بوده اند. یعنی هر جا که صرفا مصرف کننده بدون تفکر نبوده ایم و در همان زمینه وارداتی اندیشه را نیز بکار گرفته ایم، نسبتا موفق بوده ایم چنین جریانی در باب فرهنگ و معنی به ویژه در چند سال اخیر بعد از انقلاب اسلامی در کشور خودمان به شکل زاینده ای دیده می شود. برای مثال درست است که سینما و فیلم یک مقوله کاملا بیگانه با فرهنگ ماست و ما مبتکر آن نبوده ایم اما با مختصری اندیشه و کار عاقلانه توانسته ایم در سالهای گذشته (صرف نظر از سالهای قبل از انقلاب که خود بافته بودیم) حرفهای بسیاری برای گفتن داشته باشیم و سینمایی را تحت عنوان «سینمای ایران» در دنیا مطرح کنیم. باشد که در کلیه زمینه های فرهنگ ، هنر و .. به جایگاه واقعی خود دست یابیم .

 فرهنگسرا Cultural Center

 فرهنگ معماری مدرن به طور سیستماتیک، فضاهای شهری سنتی مانند خیابان و میدان را از شهرها حذف کرد و با تفکیک کار بریها بر اساس عملکرد آنها برای هر یک ، یک مجموعه  یا ساختمانهای اختصاصی در نظر گرفت. بدین ترتیب، فروشگاههای کنار خیابانها به فروشگاههای بزرگ و مراکز خرید، دفاتر قدیمی به مجموعه های اداری، تماشاخانه ها و گالریها به مجموعه های عظیم فرهنگی نقل مکان کردند. این نگرش یک بعدی به پاسخگویی به نیازها موجب شد ابنیه مدرن به محفظه هایی برای تعدادی کاربری مشخص از قبیل کتابخانه ، سینما، تئاتر، موزه، گالری و ... تبدیل شوند.

 

اما در سه دهه پایانی قرن بیستم توجه جهانیان به این واقعیت معطوف شد که ارتباطات اجتماعی پیچیده ای که به طور ضمنی در بهره وری از کاربریهای شهری شکل می گیرند و موجب جاری و تپیده شدن زندگی شهری می شوند. به مراتب مهم تر از پاسخگویی صرف به نیازی مشخص به صورت مستقیم و صریح است. تحقیقات بسیار دهه های 70 و 80 نشان دادند که کاربریهای مهم فرهنگی اعم از سینما، تئاتر، موزه، اپرا و ... همه درگیر بحران اند و نمی توانند مخارج خود را تامین کنند. و علت اصلی این بحران بی روح بودن و تخصصی بودن بیش از حد این فضاهاست. این تحقیقات نشان دادند که ایجاد امکانات پیشرفته علمی و تکنولوژی برای پاسخگویی به نیاز مردم کافی نیست.

 

تئوریهای جدید موزه سازی، که به ایجاد تغییرات در موزه های مهمی چون لوور انجامید، حاصل تجدید نظر در نگرشهای رایج نسبت به این نوع فضاها بودند و در عمل اثبات کردند که تلفیق کاربریهای تخصصی با کاربریهای جذاب عادی می تواند در موفقیت یک موزه نقش مهمی ایفا کند.

 

هم اینک دیگر موزه های جدید خواه علمی ، خواه هنری دیگر مکانهایی نیستند که فقط افراد علاقه مند با اهداف مشخصی به آنها رجوع می کنند. بلکه فضاهایی برای گذران اوقات فراغت که در عین حال آشنایی با اهداف مشخصی به آنها رجوع میکنند. بلکه فضاهایی برای گذران اوقات فراغت اند که در عین حال آشنایی مردم را با مضامین حدی و اصلی نیز امکان پذیر می کنند. درواقع، امروزه تمایل پذیرفته شده در هم آمیختن فعالیتهای فرهنگی و علمی با تفریح، سرگرمی و برخوردهای اجتماعی است. موزه های علمی گالریهای نقاشی، نمایشگاهها و لابراتوارها، بیش از آنکه به ارائه نمونه های اصل و آزمایشهای علمی دقیق مورد توجه متخصصان بپردازند. به طور عمده به برنامه های آموزشی ـ تفریحی، شبیه سازیهای بازی گونه، به نمایش گذاردن ماکتها و نمونه های بدلی فراوان، متنوع و سرگرم کننده، اختصاص یافته اند از معروفترین این نوع مراکز فرهنگی، مرکز ژرژپمپیدو و مجموعه فرهنگی دلاویلت است.

 

چنین بینشی با شرایط جدید پیشرفت علم و تکنولوژی و تنوع و تغییرات سریع در زمینه های هنری مطابقت دارد. چرا که معلومات عمومی علمی یک فرد تحصیلکرده ـ حتی اروپایی ـ عمدتا مربوط به کشفیات و اختراعات قرن نوزده  است و کمتر کسی از آخرین پیشرفتهای علم نجوم، فیزیک، ریاضیات و ... خبر دارد. فرهنگسراها از اولین نمونه های فضاهای فرهنگی هوشمند برای پاسخگویی به این شرایط جدید به شمار می روند.

 

فرهنگسرا به عبارتی فضای واقعی محصور شهری است که در درون آن کاربریهای بسیار متنوع و غیر همجنس تجاری، فرهنگی، آموزشی، نمایشی و ... در کنار هم قرار می گیرند؛ محل گذران اوقات فراغت و محل برخوردهای اجتماعی و معاشرتهاست، مکانی است برای شرکت مردم در تولید فرهنگ، و سرانجام جایی است که در آن بین شهر و شهروند رابطه ای متقابل و پویا ایجاد می شود.

 

و به همین دلیل بر دیگر کاربریهای تک منظوره و کمابیش منفعل مانند موزه و گالری سنتی برتری دارد. استقبال وسیع ایران به صورت مختص تهران از فرهنگسراها، که با تاخیر زیاد نسبت به دیگر کشورها ولی با سرعت چشمگیر ساخته شده اند، حاکی از موفقیت آنها در پاسخگویی به نیازی عینی است. ظاهرا آنها اگر چه از نمونه های غربی اقتباس شده اند. کاملا با فرهنگ و روحیه ایرانی تطابق دارند. پیشینه فضاهای شهری در ایران حاکی از آن است که ایرانیان بسیار پیش از اروپاییها به محاسن  تلفیق کاربریهای گوناگون در قالب مجموعه ای واحد پی برده اند. کتابخانه ، مساجد، مدارس، بازار حسینیه ها و تکایا همواره به عنوان اندامهای یک ارگانیزم واحد به هم مربوط بوده اند و کاربریهای عمومی شهر نه به صورت ساختمانهای مجزای قرار گرفته در فضاهای «بیرونی» میدان و خیابان که اجزا و درونهای مجموعه ای بزرگ به شمار می آمده اند.[1]

 

 

 

پیشینه مراکز فرهنگی

 

اگر بخواهیم به طور کل به موضوع فرهنگ نگرشی داشته باشیم، شاید بتوان نخستین مساجد، حسینیه ها و میدان ها را به عنوان فرهنگسرا و فرهنگستان های اولیه نامید. مراکز محله و فضاهای مذهبی خود به عنوان مکانی در جهت رشد و توسعه ی مذهب و فرهنگ، نقش موثری داشته اند. در این خصوص احداث ساختمان تکیه ی دولت که به دستور ناصر الدین شاه در سمت جنوب تالار الماس در سال 1285 هـ.ق آغاز شد را می توان اولین بنای مذهبی و به نوعی فرهنگی در ایران است که تحت تاثیر آمفی تئاتر فرهنگی بنیان نهاده شد. قرار داشتن غرفه های خواص جهت تماشای مراسم در اطراف صحنه وشکل مدور گونه تکیه دولت، درمعماری سنتی ایران سابقه نداشته و این نوع طراحی به سالن های اجرای نمایش و اپرا در فرانسه نظیر سالن اپرای پلیتر و سالن خانه ی اپرای پاریس شباهت زیادی دارد. در این تکیه محل نمایش و اجرای مراسم در فضای میانی بنا بوده که حضار و تماشاچیان در گرداگرد سکوی وسط و افراد مشخص در غرفه های  داخل بنا مراسم را تماشا می کردند. حضور زنان با چادرهای سیاه و روبنده و اجرای مراسم رژه توسط موزیکچیان ملبس به یونیفرم های فرنگی و در حال نواختن ادوات موسیقی غربی، همانند طرح خود بنا همجواری سنت و تجدد در یک زمان و مکان را به نمایش می گذارد. به مرور زمان، فکر جدا کردن عملکردها مد نظر قرار گرفت و فضاهای فرهنگی ـ آموزشی در مجموعه هایی جدا از هم تعریف شد. به طور کلی میتوان گفت که فرهنگستان به عنوان یکی از پیامدهای قرن سیزدهم، در طی دوران های مختلف، به عنوان یک فضای زیر بنایی در اشاعه ی فرهنگ ایران فعالیت می نمود.

 

فعالیت های فرهنگی و هنری در دوره ی پهلوی اول ، بعد تازه ای به خود گرفت. آنچه قبل از آن و در دوره ی قاجار به عنوان فعالیتهای هنری و یا فرهنگی انجام می گرفت، هیچ گاه در یک قالب منسجم سیستماتیک دنبال نشد و اصولا فعالیتی کلاسیک و وسیع در نقش یک تشکیلات فرهنگی و هنری به وقوع نپیوست؛ تلاش هایی که انجام گرفت، تنها در چندین شخصیت و از جمله کمال الملک خلاصه می شد و تمامی آنچه به عنوان میراث فرهنگی اتلاق می شد، آن بود که بین توده ی مردم و تماماً به شیوه ی سنتی ، محلی، سینه به سینه و منحصرا از استاد به شاگرد منتقل می شد.

 

نخستین اقدامات به شیوه ی جدید، در دوره ی معاصر، در زمان پهلوی اول به تاثیر از فرنگ انجام پذیرفت. اولین فرهنگستان در زمان کابینة فروغی تشکیل شد و فعالیت هایی در زمینة ایجاد واژه ای جدید مورد احتیاج در زبان فارسی و تبدیل بعضی لغات بیگانه و عبری به زبان فارسی انجام گردید. اولین موزه هنرهای زیبا در سال 1309 برای پیشرفت و رواج هنرهای زیبای ایران آغاز به کار نمود وهمزمان با آن ، هنرستان صنایع قدیمه نیز افتتاح شد و گروهی از هنرمندان برجسته ایرانی برای ترویج و پرورش هنرهای زیبای باستانی دعوت شدند؛ که این هنرستان در رشته های مختلف هنرهای سنتی، دستی و قدیمی ایران، خدماتی ارزنده در زنده نمودن و بازسازی این هنرهای فراموش شده انجام داد. فعالیت موزه ایران باستان نیز در سال 1315 هـ. ش آغاز شد و این موزه در بخش های مختلف (دوران پیش از تاریخ، دوران های تاریخی پیش از اسلام، دوره های اسلامی، سکه ها و مهره ها و ...) فعالیت خود را شروع نمود.

 

این روند ادامه پیدا کرد و به مرور زمان در تمامی نقاط کشور، کتابخانه ها، فرهنگسراها، موزه ها و مکان هایی از این قبیل تاسیس شدند.

 

البته آنچه امروزه از یک مرکز فرهنگی ـ هنری انتظار داریم، بسیار فراتر از آن چیزی است که در چند دهه اخیر از آن انتظار می رفت. در آن زمان، مرکز فرهنگی، فضایی برای نمایش آثار خلق شده بود، ولی امروزه بسیاری از فعالیتهای جنبی از قبیل نمایشگاه های موقتی، همایش ها، پایگاه های اطلاع رسانی و ... درکنار آن اضافه شده اند، چرا که جهان امروز، جهان ارتباطات است و برای آگاهی از موقعیت خود ضروری است علاوه بر شناسایی دقیق فرهنگ ملی،از سایر رخدادهای فرهنگی دنیا نیز آگاه بود. این مراکز با ارزش ترین و پر ثبات ترین عناصر زیر بنای ملی در هر کشور محسوب می شوند که بیشترین دانش های بالقوه از طریق آنها جمع آوری و ذخیره شده و سپس بازتاب می یابد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.